loading...
دست.نوشته

Porhoseyn بازدید : 122 شنبه 17 اردیبهشت 1390 نظرات (1)
زندگی نامه سرداررشید اسلام شهید حسن کربلایی

 

 

شهيد حسن كربلايي در هفدهم دي ماه سال 1340در شهر تبريز در دامن خانواده اي  مذهبي ديده به جهان گشود،او دوران ابتدايي رادر مدرسه نظامي و راهنمايي را در مدرسه رازي به پايان رسانده وبا آغاز انقلاب اسلامي و نهضت مردمي اين شهيد بزرگوار در تظاهرات وحركت هاي انقلابي نقش بسزاي از خود ايفا نموده وبعداز پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل سپاه پاسداران با عشق وافربه اين ارگان مقدس مردمي مي پيوندد ودر طي ماموريتهاي متعدد مدتي  نيز به عنوان پاسدار بيت امام (ره) در ركاب آن بزرگوار خدمت مي نمايد و در اين رهگذر از انفاس  قدسي آن حضرت در جهت تز كيه نفس بهره اي وافرمي برد وبا شروع جنگ تحميلي درنگ را جايز ندانسته و عازم جبهه هاي حق عليه باطل مي گردد و درمسئوليت هاي متعددي از جمله معاون گردان حبيب ابن مظاهر ،فرمانده غواصان سيه پوش سپيده دل و... ايفاي نقش مي كند از خصوصيات سردار كربلايي اخلاق حسنه، جذابيت ،خلق وخوي نيكو وعطوفت ومهرباني اش بوده به طوري كه اكثر رزمندگان باياد ونام ودلاوري او جان مي گرفتند.

سردار كربلايي قبل از عمليات به برادر حاج حسن مشهدي عبادي مسئول معراج شهدا از شهادت خود ياد كرده بود و گفته بود كه حاجي قد  ما قدري از سايز بيشتري است در معراج شهدا نظري برما كن وتا بوت سفارشي تهيه كن سردار كربلايي بلاخره در عمليات پيروز مندانه كربلاي 5 در محور شلمچه با هدايت نيروها و خط شكني مواضع دشمن سر تا پا  مسلح وبا يورش خود همراه نيروهاي وفا دارش به مواضع دشمن،شجاعانه و دلير مردانه هم چون حمزه سيدالشهدا جنگيد و پس از دلاوري و رشادتهاي فراوان عاقبت به آرزوي ديرينه اش كه همانا شهادت در راه خدا بود و هر آن از شوق شهادت اشك ديدگانش را پر مي كرد رسيد و به روضه رضوان الهي راه يافت.

 

 

فرازي از وصيت نامه سردار رشيد اسلام شهيد حسن كربلايي

«بسم رب الشهدا و صد يقين »

و از پدر و مادر و برادران و خواهرانم خواهشمندم كه بعد از شهادتم سياه نپوشند و عزا نگيرند  و اگر گريه كردن براي حسين ابن علي (ع) بگريند . سخني با مادرم و مادران دارم سلام برشما كه بلا خره بر احساس مادريتان پيروز شديد و فرزندانتان را روانه ميادين نبرد  با كفار كرديدوگفتيد كه تورا درراه خدا هديه مي كنم مادرمن افتخار ميكنم كه مادري از سلاله فاطمه زهرا(س) هستي ، مادر جان حالا وقت آن رسيده است كه رسالت زينب وار خود را نشان دهي گريه مكن بخند و خوشحال باش هرگونه افسردگي و ناراحتي مطمئنا باعث عذاب روحي من مي شود پس خوشحال و اميدوار باش.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 8
  • بازدید کلی : 83
  • کدهای اختصاصی
    مترجم وبلاگ به36 زبان زنده دنيا

    مترجم سایت

    مترجم سایت

    كدهای جاوا وبلاگ